ایران جانم دوباره ما، به خاطر تو برخاستیم نام شهید را در جهان طنین انداختیم و پرچمت را زیر گنبد آبی آسمان به اهتزاز درآوردیم تا باد خوش‌رقصی خود را به جهان عرضه دارد.
روایت‌پرس-علی پنبه‌ای: سلام ایران جانم، دوباره برخاستی و چهره‌ات بشاش‌تر از گذشته سرود پیروزی را فریاد زد.
ایران جانم، پرتو عشق و ایثار را دوباره بر روی خاکت حس کردی؟ وقتی خون سرخ فرزندانت برای نمی‌دانم چندمین بار خاک نرمت را جان داد تا سیاوشان دیگری بروید.
ایران جانم، دیدی چندباره همه فرزندانت سینه سپر کردند تا زخمی بر پیکره‌ات ننشیند؟
ایران جانم، دوباره ما، به خاطر تو برخاستیم نام شهید را در جهان طنین انداختیم و پرچمت را زیر گنبد آبی آسمان به اهتزاز درآوردیم تا باد خوش‌رقصی خود را به جهان عرضه دارد.
ایرانم جانم، چه فخر می‌فروشی وقتی ما، انبوه سربازانت برای تو از قطره‌قطره خونمان می‌گذریم و صلابتت را اقتداری دوباره و دوباره می‌بخشیم.
ایران جانم، پیروزی نوش جانت، بدان فرزندانت هر بار و هر بار خون سرخ رگ‌هایشان را برای آبادی خاکت هدیه می‌کنند و سرود سرخ انا‌الحق را ترجیع‌وار زمزمه خواهند کرد.
ایران جانم، این خاکت چه خاصیتی دارد که بادسحرگهان خاکستر فرزندانت را که بر‌می‌آشوبد و مردان دگری سر برمی‌آورند که امروز دیگر دریا دریا مرکب هم برای نوشتن نام قهرمانشان کفایت نمی‌کند.
ایران جانم، پیروزی‌ات مبارک.
